از ابتدا که هشتگ #کرونا را شکست میدهیم رایج شد، به این فکر بودم که چیز کافیای بنویسم دربارهی «شکست دادن» و «مبارزه» با بیماری. حال و حوصلهاش را نداشتم متأسفانه. پس همینجا خیلی تنبلانه توضیح میدهم.
یکی از کارهایی که همواره انجام میدهیم، فهمِ یک مفهوم برپایهی مفهومی دیگر است؛ همان چیزی که به آن استعاره میگویند. مثلاً وقتی میگوییم «فلانی داره با سرطان مبارزه میکنه»، سرطان (بیماری) را دشمن و درمان آن را چیزی از نوع مبارزه (جنگ) میدانیم. البته هرکدام از ما دوروبرمان کسی را سراغ داریم که توانسته سرطان را درمان کند یا رشدش را بسیار کم کند.…
باید تعاریف مختلف استعاره را جمع کنم. یکی از بخشها، تعریف استعاره میان محققان مسلمان است. دنبال شرح رسالهی «معانی القرآن» بودم که به این مقاله برخوردم: مؤلفههای زیباییشناسی استعاره در سبک قرآن مطالعه موردی سورههای یوسف، کهف و طه (چاپشده در فصلنامهی مطالعات سبکشناختی قرآن کریم).
این مقاله در سال ۱۳۹۷ چاپ شده است. در بخش «پیشینهی پژوهش» نویسندهها ادعا کرده اند که قبل از فَرّاء، سیبویه در «الکتاب» درباب استعاره صحبت کرده است: «با مداقه در آثار ادبی عرب میتوان هسته اولیه پژوهشهای مربوط به استعاره را در الکتاب سیبویه جست». برای این ادعا هیچ ارجاعی وجود ندارد.…
اگر از غیرمتخصصها بپرسیم که استعاره چیست، احتمالاً پاسخها این است: «استعاره یعنی نوعی تشبیه که در زبان ادبی به کار میرود». دقیقترش را شاید بعضیها بتوانند بگویند: «استعاره یعنی نوعی تشبیه که فلان اجزایش حذف شده باشد و انواعی دارد». یحتمل «بُتی دارم که گرد گل ز سنبل سایهبان دارد» را هم برای مثال میگویند.
اگر ازشان بپرسیم که خب … کلام غیراستعاری چیست، از همان روزنامهی کنار دستشان برایمان میخوانند: «چرا فشار خون بالا میرود؟» یا «علت به توافق نرسیدن امیری با تراکتور مشخص شد». واقعاً؟ این جملههای معمولی استعاری نیستند؟ بیاییم کمی دقیقتر نگاه کنیم.…
[هنوز کتاب را تمام نکرده ام]…